ارسال شده توسط آشنای قدیمی در 91/3/23:: 8:9 عصر

 

اینروزا خیلی دلم گرفته..خیلی

از وقتیکه تو رفتی خیلی نامید شدم...دوباره بدنم ضعیف شده و دوباره داره بیماری میاد سراغم

حال چندان خوبی ندارم

وضعیتم داره از حالت نرمال خارج میشه

آره یادمه...یادمه که قول دادم مواظب خودم باشم اما راستش بیماری دست خودم نیست

دکترا بهم میگفتن چیزی شبیه معجزه لازمه تا من بتونم راحت زندگی کنم...معجزه

راست میگفتن و واقعا معجزه زندگی من تو بودی

وقتی که کنارم بودی احساس آرامش عجیبی داشتم اما از وقتیکه ازم دور شدی جیزی جز ناراحتی بسراغم نیومده

تو معجزه من بودی چون این تو بودی که تمام عصبانیت وناراحتی های من رو کنترل میکردی

من در اوج عصبانیت هم که بودم با شنیدن صدای تو آروم میشدم

اما حالااااااا...نامیدم گلــــم...

نامید

دلم تنگ شده برای اینکه سرم رو بزارم رو شونه هات و جشمام رو ببندم

دلم تنگ شده برای اینکه تو دست بکشی تو موهام و بهم بگی آخه چرا اینقدر عصبی میشی؟ و بعد با لبخندت منو آروم کنی

دلم تنگ شده گلم

دلم تنگ شده برای اینکه راحت وبی دغدغه بتونم در کنارت باشم

دلم تنگ شده برای آرامش

تو همیشه آرامش رو بهم دادی اما من همیشه آرامش رو ازت گرفتم

با اینکه عاشقانه دوستت دارم اما هیچوقت نتونستم برات آرامش بخش باشم

نتونستم گلم...نتونستم

اینروزها خیلی سردرگمم

دکترا میگن عصبانیت برام سمه..اما چه کنم که من همیشه عصبانیم

چه کنم که من همیشه در حال کلنجار رفتن با خودمم

میگن اگه خیلی عصبانی بشی ممکنه سکته کنی

میگن  چون ریه هات خیلی ضعیف شدن به سختی میتونن اکسیژن بدنت رو در زمان واکنشهای عصبی تامین کنن و ممکنه بدلیل نرسیدن اکسیژن کافی ......اونا میگن..حرف زدن آسونه اما در عمل سخته و من میدونم که نمیتونم

سخته که بخوام در مواقع عصبانیت خودم رو کنترل کنم..مخصوصا حالا که تو نیستی

کاش کنارم بودی گلــــــــــم

کاش

 

 


کلمات کلیدی :