سفارش تبلیغ
صبا ویژن


ارسال شده توسط آشنای قدیمی در 92/1/22:: 7:21 عصر

گلکم

امروز بازهم به این مکان  آمدم

مکانی که هر از گاهی در اونج دلتنگی کلامی در آن مینویسم

مکانی بی هیچ بازدید و نظری از سوی تو

امروز به اینجا آمدم چرا که تو بازهم مرا به چالش کشیده ای

از من دلیلی خواسته ای؛ دلیلی که تو را قانع کنم به ماندن

اما من مانده ام و دنیایی دلیل بی منطق

اینکه بگویم تو را عاشقانه دوست دارم و زندگی بدون تو برایم معنایی ندارد برای من ارزشمند ترین دلیل است اما نیک میدانم که برای تو به پشیزی نمی ارزد

آری گلم

تو بازهم مرا به چالش کشانده ای

میخواهم دلایلم را برایت بازگو کنم اما میدانم که میلی به ماندن نداری،

میدانم که در تدارک رفتنی

و میدانم که در ماندنت چیزی جز عذاب برایت نیست

کاش میدانستی

کاش میدانستی چگونه است که هرگاه تو در کنارم میمانی بیماری من بار سفر میبندد و میرود و هرگاه تو نیستی او باز میگردد

آری گلکم

گویی او نیز فهمیده که عشق تو چگونه مرا در برابر همه چیز مقاوم و نفوذناپذیر میسازد

گویی او هم فهمیده که درون جسم من یا جای توست یا جای اووو

دیروز پس از آنکه احساس کردم آماده رفتنی میشوی چیزی را گفتم که نمیدانم تو آن را تهدید خواندی یا شوخی

گفتم بروی من هم میروم

برای همیشه

اما تو ندانستی که چرا بعد از سالها اینگونه گفته ام

میروم تا نبینی که چگونه میسوزم

آری گلکم

اما من هنوز هم بدنبال دلیلی هستم که تو را قانع کنم به ماندن

کاش



کلمات کلیدی :